بازگشت کیروش؛ جلوگیری از فاجعه یا نامرد در حق اسکوچیچ؟!
تاریخ انتشار: ۱۴ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۳۸۲۵۰
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ پس از انتخاب مهدی تاج به عنوان رییس فدراسیون فوتبال، بحث بازگشت کارلوس کیروش دوباره جدی شده و شایعات زیادی در خصوص حضور دوباره مرد پرتغالی روی نیمکت تیم ملی وجود دارد.
کیروش در 8 سال حضور روی نیمکت تیم ملی موافقان و مخالفان بسیاری داشت و بحث در خصوص او این روزها دوباره جدی شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از شما کاربران خبرآنلاین خواسته بودیم تا نظر خود را در خصوص حضور دوباره کیروش بنویسید و در ادامه بخشی از این نظرات را میخوانید:
خیر مگه چه کار خاصی برای فوتبال ما کرده که دوباره باید بیاد راستش هرکی با جناب تاج سرکار داره یه ریگی تو کفشش هست آقا تشریف بیارن یه تیم آماده و رفته به جام جهانی رو در دست بگیره که چکار کنه؟؟؟زحمت رو دیگران کشیدن الان یه قرارداداد نجومی هم پشت پرده می بنده الهی به امید تو قضیه که لو رفت جناب تاج قلب دردشان عود میکنه.تاج رو طعمه کردن تا بی لیاقتی یه سال قبل را گردن اون بندازن. ایران اگه ببازه مقصر تاج و کی روش می شن. سنگ انداختنو خوب بلدن ولی مدیریتو اصلا.
نمیدونم چرا نمیخواید قبول کنید که تا الان مربی با دانش و پرتلاش و با تعصبی مثل کیروش نداشته تیم ملی؟این تیم هم دسترنج خودشه و حقشه خودش بالای سر تیم باشه، این تیم حتی اگه شده یک هفته قبل از بازی های جام جهانی باید کیروش سکان دار تیم بشه. آقای تاج شما با شعار برگردوندن کیروش اومدی جلو چرا داری درنگ میکنی؟
بله. اگه با تخفیف و قیمت خوبی بیاد حتما مفیده و وزنه ای برای تیم ملی هست و به تیم اعتبار میده. ضمنا کیروش مربی خوبی برای تیم های پایه است و بعد از جام جهانی هم برای کارهای پایه ای بسیار مناسبه.
هر کاری قرار بود بکنه، کرده کار دیگه ای بلد نیست هر چند اون چند سال خوب بود
لطفا موافقین کیروش بفرمان که دقیقا دستاورد ایشون در طولانی ترین مدت مربی گری تاریخ تیم ملی (8سال) چه بود؟ قهرمانی آسیا؟؟ صعود به مرحله حذفی جام جهانی؟ مشاوره مناسب و تربیت مربی های پایه؟ سبک قابل احترام فوتبال؟ در طی 8 سال وجود هافبک بازساز و فانتزی را از لیگ ایران حذف کرد و فقط بازیکن کارگر در لیگ به زور ایجاد شد
میگن کی روش برای ما مگه چه کرد . کارهایی که کی روش برای تیم ملی کرد زمانی مشخص میشه که با اسکوچیچ با انگلیس و آمریکا و ولز بازی کنی اونوقت نتایجی که با این سه تیم بدست آوردی رو مقایسه کن با نتایج ایران آرژانتین . ایران اسپانیا . ایران پرتغال . ایران مراکش . ایران کره جنوبی . ایران نیجریه . شماها که از دستاورد صحبت میکنید از دستاوردهای اسکوچیچ بگید ماهم بدونیم . تیمهایی رو بردیم که همگی در رده بندی فیفا از 50 بالاتر هستن. برای سرمربیگری تیم فوتبال چندتا گزینه داریم.۱)علی دایی که خودش قبول نکرد ۲)قلعه نویی که کارنامه اش مشخص هسش. ۳)اسکوچیچ که تا حالا با بزرگترین تیمی که بازی کرده .کره بودش که آن هم باخته .۴)کی روش که توانستش در جام جهانی با تیم پرتغال که رونالدو را داشتش مساوی کنه.اصلان در کل تاریخ فوتبال ایران از این نتیجه بهتر هم داریم؟کی روش تنها کسی هسش که ۲ بار با اقتدار ایران را به جام جهانی بردش.کی روش به آرژانتینی که مسی را داشتش طوری باخت که کمتر از برد نبودش.حالا اگر ایرانی ها قدر کی روش را نمیدونن.و میگن قبلان کی روش قبلان هر کاری تونسته انحام داده.پس حق مردم ایران همان مربیان خارجی جدید مثل ویلتموس هسش.ما بیشتر از اینکه کی مربی باشه کی نباشه خواهان برکناری تاج و رسیدگی به پرونده های اتهامی ایشان هستیم حتی به قیمت تعلیق این فوتبال
خیر، نامردی در حق اسکوچیچ است
خیر موافق نیستم ایشان به کشورم و قواعد و قانون ان پایبند نیست. ایشان که باشد باند و لابی گری قویتر می شود. اسکوچیچ فرد سالم و کم حاشیه ای است.
موافق نیستم کارنامه معمولی داره چرا دوسال جام جهانی بود از گروهش صعود نکرد باندبازی هم زیاد میکنه داخل آسیا هم افتضاحانه باخت خورد تیم ملی همش دفاعی بازی میکرد چه بازی با سیرالئون بود چه مراکش آرژانتین نیاز نیست دوباره انتخابش کرد آزموده را آزمودن خطاست
آزموده را آزمودن خطاست.این آقا چکار کرد برای تیم ملی ۲ بار برد جام جهانی که ابنکار را اسکوچیچ بهتر از اون انجام داد.جام جهانی چیکار کردیم با یه مساوی ۲ تا باخت از ۴ تیم چهارم شدیم.جام جهانی بعد با یک گل به خودی و ۹۰ دقیقه دفاع کردن حلوی اسپانیا و با یه پنالتی اشتباه جلوی پرتغال سوم شدیم جرا حافظه تاریخی ما ایرانیها انقدر داغونه.ضمنا اون عزیزی که میگی تیم فعلی را کیروش درست کرد کاملا حرف بیخودی میزنه.تیم الان را برانکو در پرسپولیس و منصوریان و قلعه نویی ساختن نه اون دلال که فقط دنبال پول تو ایران بود
بهترین مربی ای که تا به امروز تیم ملی ایران در تمام ادواربه خودش دیده کیروش بوده.با این لیگ و برنامه ریزی لیگ و بازیکن های فشل اون نتایج و گرفت و چنتا بازیکن بعد اون به لژیونر شدن.دنبال هتل و پیراهن تیم ملی اماون بود.با اون شرایط نتایجش فوق العاده بود وهست.این تیم بدرد امثال خداداد عزیزی و خیابانی و داردستشون میخوره.کیروش لیاقت میخواد که ما نداریم و امثال الکس فرگوسن قدرشو میدونستن.
بله موافق حضور ایشان هستم و با توجه به شناخت کی روش از ایران در این شرایط فقط کی روش میتونه تیم ملی رو سامان بده
سلام، با این وضعیت هرج و مرج در بین بازیکنان تیم ملی، غیر از بازگشت کی روش، به دلیل شناخت کافی از تیم، راه دیگری باقی نمانده. آقای اسکوچیچ مربی متوسطی هستند که نتونستند مدیریت لازم رو برای ایجاد روحیه تیمی و همبستگی بین تیم به کار ببندند و در صورت ادامه این روند با نتایج افتضاحی در جام جهانی روبرو خواهیم بود...
258 258
کد خبر 1670425منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: تیم ملی فوتبال ایران کارلوس کی روش دراگان اسکوچیچ مهدی تاج فدراسیون فوتبال جام جهانی برای تیم تیم ملی کی روش
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۳۸۲۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعراب میتوانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
کریستین کواتس اولریشن محقق انستیتوی بیکر در دانشگاه رایس در مطلبی در پایگاه اینترنتی مرکزی عربی واشنگتن دی سی نوشت: سالها جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل منجر به رویارویی مستقیم بین دو کشور شد و خاورمیانه را در آستانه ورود به یک جنگ منطقهای گسترده قرار داد. این چرخه خشونت که با حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق در اول آوریل آغاز شد و با حمله موشکی و پهپادی بی سابقه ایران در روز ۱۳ آوریل به اسرائیل تداوم یافت، حداقل فعلا تمام شده به نظر میرسد. هرچند حملات تلافی جویانه طرفین ظاهرا فروکش کرده، اما این اقدامات نشان دهنده افزایش قابل توجه تنش بود و حکایت از آن دارد که آتش اختلافات در منطقه با گذشت بیش از شش ماه از جنگ بین اسرائیل و حماس همچنان شعله ور است.
به گزارش انتخاب، برای دولتهای عربی منطقه که خواستار گفتگو و دیپلماسی جهت خودداری از گسترش جنگ غزه به کل منطقه هستند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل آنها را در معرض آتش متقابل طرفین قرار خواهد داد. چنین نتیجهای بدترین سناریوی ممکن خواهد بود که رهبران ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس سال هاست به دنبال اجتناب از آن هستند. روابط دفاعی و امنیتی آنها با ایالات متحده و (به خصوص بحرین و امارات) با اسرائیل، آنها را در برابر حملات متقابل مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر خواهد ساخت. پس از حل و فصل رقابتهای ژئوپلتیک مابین کشورهای عربی منطقه در دهه ۲۰۲۰، اولویتهای منطقه خلیج فارس به سمت نزدیکی روابط و کاهش تنش تغییر کرده، اما این اولویت با به صدا درآمدن ناقوس جنگ در نزدیکی آنها به مخاطره افتاده است.
در هفتهها و ماههای پیش از حمله ۷ اکتبر، سیاست گذاران چند کشور عربی منطقه توجه خود را معطوف ابتکارات منطقهای در خصوص ارتباطات اقتصادی نظیر کوریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا کرده بودند که در نشست گروه بیست در ماه سپتامبر در دهلی نو اعلام شد. این کوریدور قرار بود هند و امارات را از طریق عربستان و اردن به اسرائیل و اروپا متصل نماید و تلاش دیگری از سوی دولت بایدن برای کنار هم قرار دادن شراکتهای منطقهای و ایجاد یک مرکز ثقل ژئواکونومیک جدید به شمار میرفت. تلاشهای هماهنگ برای زمینه سازی جهت یک توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل نیز در همین راستا انجام میگرفت، زیرا کاخ سفید به دنبال مقابله با نفوذ چین در منطقه بود.
جنگ غزه در شش ماه اخیر بسیاری از این مفروضات را که ظاهرا در ذهن سیاست گذاران آمریکا، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس تقویت شده بود بر هم زد. مفهومی که در توافقات ابراهیم نیز دنبال میشد و تصور این بود که میتوان یک رویکرد ایجاد مصالحه پایدار را دنبال نمود، به جهت در گرفتن طولانیترین و مرگبارترین جنگ بین اسرائیلیها و فلسطینیان از سال ۴۹-۱۹۴۸ تاکنون به شدت تضعیف شده است.
هیچ یک از دولتهای منطقه تمایلی به تحریک یا شعله ور کردن تنشهای منطقهای ندارد. مصالحه محتاطانه این کشورها با ایران از جمله توافقی که ایران و عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین به امضا رسید با دوامتر و پایدارتر از چیزی بوده که بسیاری انتظارش را داشتند. بحرین در این میان تنها کشور عربی حاشیه خلیج فارس است که به طور کامل اقدام به ترمیم روابط با ایران نکرده است. واکنشهای پایتختهای عربی به وضعیت امنیتی در یمن و دریای سرخ نشان میدهد که مواضع این کشورها تا چه اندازه تغییر کرده و از جهت گیریهای آنها در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ فاصله گرفته است. حوثیها نیز ترجیح داده اند به جای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساختها در عربستان و امارات، به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ حمله کنند. به نظر میرسد که نه ریاض و نه ابوظبی تمایلی به از سرگیری تنشها با حوثیها پس از برقراری یک آتش بس موقت در آوریل ۲۰۲۲ ندارند.
تنها بحرین تصمیم گرفته در ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۳ برای مقابله با حملات حوثیها شکل گرفت مشارکت نماید، البته مشارکت منامه نیز بیش از آنکه عملیاتی باشد، اداری بوده است. جالب توجه اینکه عملیاتهای انجام شده علیه مواضع حوثیها از ناوهای هواپیما بر و ناوچههای آمریکایی مستقر در دریای سرخ و پایگاههای بریتانیا در قبرس انجام گرفته و نه از تاسیسات دفاعی واقع در کشورهای حاشیه خلیج فارس و این کشورها از این طریق تلاش کرده اند فاصله خود را با ائتلاف آمریکایی بریتانیایی در خصوص یمن حفظ نمایند.
از این رو به نظر میرسد که رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال حرکت بر روی یک لبه باریک و حفظ توازن میان عدم افزایش تنش با ایران از یک سو و به حداقل رساندن پتانسیل افزایش تنش منطقهای توسط اسرائیل از سوی دیگر هستند. چالشی که کشورهای حاشیه خلیج فارس با آن مواجه اند، عدم برخورداری از اهرم فشار لازم برای تاثیرگذاری بر تصمیماتی است که میتواند پیامدهای منطقهای گستردهای به دنبال داشته باشد. وقوع جنگی بین ایران و اسرائیل آنها را به معنای واقعی کلمه در خط آتش دو طرف قرار میدهد و احتمالا تلاش این کشورها برای ترسیم تصویری مثبت از منطقه به عنوان مکانی امن برای زندگی، کار و تجارت که پروژههای بزرگ اقتصادی میتواند در ان انجام گیرد را به باد خواهد داد.
ریسک زدایی در کشاورهای حاشیه خلیج فارس به یک شعار تبدیل شده و برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشبرد پروژههای عظیم مرتبط با چشم انداز ۲۰۳۰، اولویتی است که هرگونه تنش منطقهای آن را به خطر خواهد انداخت. عربستان، امارات و قطر هر کدام به شیوه خود روی پروژههای توسعهای جدید خود متمرکز هستند که میتواند موقعیت آنها به عنوان قطبهایی کلیدی در اقتصاد جهانی را تقویت نماید. اولویت فوری تصمیم گیریان در این کشورها همچنین بررسی دقیق عملکرد سامانه دفاعی اسرائیل در برابر موشکها و پهپادهای ایران است تا درسهایی را برای استفاده در سامانههای دفاعی خود بیاموزند.
هنوز خیلی زود است که بخواهیم بگوییم آیا تحولات اول تا ۱۹ آوریل فاز جدیدی از جنگ اسرائیل و حماس تلقی میشود یا به معنای جابجا شدن مرزهای افزایش تنش در منطقه است. چرخه قبلی خشونت شامل ترور ژنرال سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق منجر به یک جنگ گسترده نشد.
در سال ۲۰۲۰ مقامهای ارشد سعودی و اماراتی خواهان اجتناب از افزایش تنش شدند و احتمالا تحلیل غالب این باشد که در آوریل ۲۰۲۴ هم منطقه توانسته از یک جنگ احتمالی دیگر اجتناب ورزد. اما چنین رویاروییهای دورهای بین دشمنان منطقهای منجر به یک بازی ژئوپلتیک با ماهیت رولت روسی میشود که میتواند ایران و اسرائیل را به این نتیجه گیری برساند که وقوع جنگی در آینده محتملتر از گذشته شده است و در هر صورت دیر یا زود رخ خواهد داد.
شمشیر دموکلوس بالای سر منطقه قرار دارد، اما رهبران پایتختهای عربی هیچ عاملیتی در زمان فرود آمدن آن ندارند. آنها میتوانند از کانالهای پشت پرده و ایفای نقش میانجیگری ریسک اشتباهات محاسباتی و سوء تفاهمات احتمالی را کاهش دهند و در عین حال تلاش برای دستیابی به یک آتش بس پایدار در نوار غزه را تداوم ببخشند.